خاطرات دوران هدفمندي


عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

:: فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود



تاریخ : جمعه 4 آذر 1390
بازدید : 599
نویسنده : عباس يالقيز

خاطرات دوران هدفمندی!

یادش به خیر! انگار همین پارسال بود که طرح هدفمندی یارانه‌ها به اجرا در آمد. آن طرح جزو معدود اقدامات دولت خدمت گذار بود که بنده از اجرای آن بسیار فرحمند گشته، قویاً استقبال نمودم. چرا که می‌دیدم منابع طبیعی کشور مفت و مجانی برای هیچ و پوچ استعمال گشته، در دست مردمان بی‌خبر حیف و میل می‌گردند. با خود می‌اندیشیدم که با این طرح علاوه بر صرفه جویی در مصرف ارزاق، کارخانه‌ها هم متحول گشته مجبور به بهره‌وری در تولید خواهند شد. در این صورت هم خرده موجودی‌ای در ته ظرف منابع ملی برای آیندگان حفظ می‌شد و هم کیفیت و کمیت تولیدات کشور افزایش می‌یافت. اما به تدریج که چند ماهی از شروع طرح گذشت متوجه آبکی شدن شامپوها، آب رفتن بسته‌های شیر و جمع شدن دارهای قالی شدم. تازه داشتم به مفهوم بهره وری ایرانی! پی می‌بردم. در واقع مدیران محترم کارخانه‌ها به جای تغییر دادن سیستم سنتی مدیریت و استفاده از امکانات به روز، شروع به کم فروشی و گران‌فروشی نمودند. البته آن افراد مسکین هم تقصیری نداشتند چون هیچ سیستمی را نمی‌توان یک شبه متحول کرد. در ثانی سوادشان هم به این کارها قد نمی‌داد. پس بهتر بود با همان شرایط موجود می‌ساختند. آن قالیباف‌های مادر مرده هم وقتی می‌دیدند قیمت مواد اولیه دو برابر شده و دیگر کارشان صرف نمی‌کند، ترجیح دادند کنار بخاری بنشینند و از چندر قاز پول یارانه‌ای که می‌گیرند ارتزاق کنند. اما باز به خود امید می‌دادم که این شرایط شاید عوارض جانبی دوران گذر از یک سیستم قدیمی به سیستمی نوین است و با گذشت زمان همه چیز درست خواهد شد. متأسفانه در خانه‌ها هم وضع بر همین منوال بود؛ مردم به جای انجام کارهایی که باعث افزایش صرفه جویی شود، شروع به ابداع انواع روش‌های دست‌کاری در کنتورهای برق و گاز نمودند. البته به آن بیچاره‌ها هم باید حق داد؛ چون خانه‌ها و لوازم خانگی‌شان برای چنین دورانی طراحی نشده بود. آن‌ها هر چقدر هم صرفه جویی می‌کردند نمی‌توانستند از پس پرداخت فیش‌های نجومی برق و گازشان بر آیند. یا باید کل زندگی‌شان را دست‌کاری می‌کردند یا کنتورهایشان را؛ که با در آمده‌ای ناچیزی که داشتند، دومی امکان پذیر تر و کم خطرتر بود. در آن روزها با خود می‌گفتم این دوران هم می‌گذرد و مردم وقتی وضع مالیشان بهتر شد آرام آرام سیستم زندگی خود را نیز تغییر می‌دهند.

ولی الان با اینکه پنجاه سال از آن دوران می‌گذرد، باز هر روز شامپوها آبکی‌تر می‌شوند، باز هم بسته‌های شیر آب می‌روند و مردم قالی بافت چین می‌خرند و باز کنتورهای خود را دست‌کاری می‌کنند...  

عباس يالقيز، خزان برگ ريز سال 1439( هـ . ش)

 





:: موضوعات مرتبط: , ,

مطالب مرتبط با این پست :

من بغض فرو خورده ی هزاران جوان بیکار ایرانی را فریاد خواهم کرد. اصل 28 قانون اساسی ـ هر کس حق دارد شغلی را که بدان مایل است ومخالف اسلام و مصالح عمومی و حقوق دیگران نیست برگزیند. دولت موظف است با رعایت نیاز جامعه به مشاغل گوناگون برای‌همه افراد امکان اشتغال به کار و شرایط مساوی را برای احرازمشاغل ایجاد نماید. اصل 29 قانون اساسی ـ برخورداری از تامین اجتماعی از نظر بازنشستگی‌،بیکاری‌، پیری‌، از کارافتادگی‌، بی‌سرپرستی‌، در راه‌ماندگی‌، حوادث‌و سوانح و نیاز به خدمات بهداشتی و درمانی و مراقبتهای پزشکی‌به صورت بیمه و غیره حقی است همگانی‌.

برای مشخص شدن آمار بیکاران لطفا وضعیت شغلی خود را در اینجا مشخص کنید:

RSS

Powered By
loxblog.Com